عکس بد نباید اعتماد به نفس شما را از بین ببرد
عکس بد نباید اعتماد به نفس شما را از بین ببرد
شاید برایتان پیش آمده باشد که برای یک مهمانی حاضر شوید و نسبت به لباس و ظاهرتان حس بسیار خوبی داشته باشید. اما ناگهان یک عکس یادگاری گرفته شود و در حالی که لحظهای قبل از آن احساس شادی و اعتماد به نفس میکردید، ناگهان پر از حس خجالت و شرم نسبت به خود شوید. مطمئنم همهی ما چنین تجربهای داشتهایم که با یک عکس ناخوشایند به روح و روانمان مشت زده باشند.
افراد مبتلا به اختلالات خوردن یا اختلال بدشکلی بدن (BDD) که با افکار مداوم و مزاحم در مورد معایب ظاهری خود درگیرند میتوانند در مواجهه با تصاویری از خود با چالشهای منحصر به فردی روبرو شوند. اما این موضوع فقط به این افراد محدود نمیشود. واقعیت این است که عکسهای «بد» میتوانند برای هر کسی آزاردهنده باشند، حتی اگر معمولا احساس خوبی به خود داشته باشند.
با این حال، راههایی برای کاهش ضربه به اعتماد به نفس با دیدن یک عکس بد از خودمان وجود دارد.
چرا عکسهای «بد» میتوانند اینقدر ویرانکننده باشند؟
رسانههای اجتماعی تا حدی مقصر هستند. آنها انتظارات غیرواقعی در مورد اینکه بدن و چهره چگونه باید باشد، ایجاد میکنند. فیلترها و عکسهای خوش آب و رنگ اینفلوئنسرها میتوانند نگاه کردن به عکسهای ویرایشنشدهی خودمان را واقعا سخت کنند.
عکسهای دستهجمعی با دوستان و همکاران، ناخواسته ما را به مقایسه کردن خودمان وا میدارند. ما خودمان را همانطور میبینیم که فکر میکنیم دیگران ما را میبینند. ما ممکن است یکسری ناامنیها و قضاوتها نسبت به خودمان داشته باشیم و تصور میکنیم بقیه هم آنها را میبینند. اما آیا واقعا همینطور است؟ ما احساس بدی نسبت به ظاهر خود در یک عکس داریم، به دلیل آنچه تصور میکنیم دیگران ممکن است در مورد ما فکر کنند، نه به این دلیل که به طور عینی وحشتناک به نظر میرسیم. در حقیقت ما بخاطر ترس از قضاوتهای دیگران اذیت میشویم.
همچنین چهرهی ما در عکسها نیز ممکن است ناآشنا باشد. ما چهرهی دیگران را بسیار بیشتر از چهرهی خودمان میبینیم و به دیدن تصویر آینهای خود نیز عادت کردهایم. در آینه ویژگیهای صورت ما از چپ به راست برعکس میشوند و مقایسهی آن با عکسهایمان میتواند کمی آزاردهنده باشد. یک عکس میتواند حس ما را نسبت به شکل ظاهریمان تغییر دهد و یک حس ناامنی و عدم اطمینان ایجاد کند.
علاوه بر همهی اینها، این واقعیت وجود دارد که ما با عکسها ماندگار میشویم. تصویر آینهای یک بازتاب است. با لحظه حرکت میکند. ثابت نیست. اما یک عکس لحظهای ساکن در زمان را ثبت میکند. اگر چیزی که میبینید را دوست نداشته باشید، هیچ کاری نمیتوانید در مورد آن انجام دهید.
چگونه وقتی یک عکس احساس بدی به شما میدهد، همچنان احساس خوبی داشته باشیم؟
روشهای مفیدی برای مقابله با عکسهای بد وجود دارند. کارشناسان موارد زیر را پیشنهاد میدهند:
افکار منفی خود را بپذیرید و سپس سعی کنید حواس خود را پرت کنید.
میتوانید یک فکر منفی داشته باشید، متوجه آن شوید و سپس ادامه دهید. برای مثال، من میتوانم فکر کنم «وای پوست من در آن عکس بسیار بد است.» و آن فکر را بدون ضمیمه کردن احساسات یا قضاوت به آن مشاهده کنم. البته این کار در عمل ممکن است سخت باشد. اما مهارت مفیدیست که ارزش ساختن را دارد. همچنین بخش اصلی بسیاری از تمرینهای ذهنآگاهی است.
هنگامی که افکار خود را تایید کردید، سپس میتوانید سعی کنید تمرکز خود را به جای دیگری تغییر دهید. همهی ما راههای مخصوص به خود را برای بیرون آمدن از ذهنمان داریم. پس ارزش این را دارد که ببینید چه استراتژیهایی برای شما بهترین است. تماس با یک دوست، غوطهور شدن در کار یا یک پروژهی سرگرمکننده، پیادهروی، پخش آهنگ مورد علاقه؟! فرق نمیکند کدام حواسپرتی را انتخاب کنید؛ این عکس بد در نهایت فقط یک تصویر دو بعدی است، نه نشاندهندهی شخصیت یا ارزش شما.
ممکن است اینطور به نظر برسد که پرت کردن حواستان در واقع نوعی فرار کردن است، اما این فکر که پوست یا پاهای شما در عکس چگونه به نظر میرسند، ارزش اجتناب از آن را دارد!
قدردانی از بدن خود و تواناییهای آن را تمرین کنید.
ممکن است به نظر توصیهای مبنی بر عشق به خود به نظر برسد، اما تمرکز بر عملکرد بدن، نه فقط شکل آن، میتواند به شما کمک کند که با شدت کمتری درمورد آن قضاوت کنید. به کارهایی که بدنتان به شما اجازهی انجامشان را میدهد، فکر کنید. این حتی ممکن است در عکس مشهود باشد، مثلا اگر در حال انجام نوعی فعالیت مانند دوچرخه سواری، نواختن ساز یا رقصیدن هستید. یا شاید بدنتان به شما اجازه میدهد تا به جشن تولد بهترین دوستتان بروید یا خواهر یا برادرتان را در آغوش بگیرید.
یک دقیقه وقت گذاشتن برای قدردانی از هر کار مثبتی که بدنتان برای شما انجام میدهد، میتواند تفاوت زیادی ایجاد کند. دیگر ساده از کنار آنها نمیگذرید و فکر نمیکنید شبیه به دیگران است. تحقیقات همچنین نشان میدهد که تمرین قدردانی ممکن است نارضایتی بدن را کاهش دهد و تصویر بدن را بهبود بخشد.
به یاد داشته باشید که هیچکس آن قدرها هم اهمیت نمیدهد و این چیز خوبیست.
هنگامی که یک عکس باعث میشود در مورد ظاهر خود در مقابل دیگران وسواس داشته باشید، یادآوری این حقیقت میتواند مفید باشد: احتمالا نگران این نخواهید بود که مردم در مورد شما چه فکری میکنند، اگر میدانستید که چقدر به ندرت این کار را انجام میدهند. مهم است که به خاطر داشته باشید که در اکثر مواقع، این عکسها حتی اگر اصلا به آنها نگاه شود، بیش از چند بار یا برای چند ثانیه هم دیده نمیشوند. دیگران به اندازهی ما به ظاهرمان علاقهای ندارند و آنطور که ما از خودمان انتقاد میکنیم، از ظاهر ما انتقاد نمیکنند.
سعی کنید خود را جای آنها بگذارید: آیا عکسهای دیگران را جدا میکنید و در مورد آنها وسواس به خرج میدهید؟ در بیشتر موارد حدس میزنم پاسخ منفیست. و حتی اگر این کار را انجام دهید، این احتمالا مربوط به ناامنیهای خودتان است و نه در مورد نقصهای درکشده آن شخص.
سعی کنید یک خوبی در عکس پیدا کنید.
بعضی وقتها با نگاه کردن به یک عکس فقط «نقص»ها را میبینیم و نمیتوانیم حتی یک چیز که در مورد آن دوست داریم را نام ببریم. اما اگر دوباره به آن عکس نگاه کنید، خوبیهای زیادی کشف خواهید کرد. این میتواند غذای لذیذی روی پیشخوان آشپزخانه باشد، دو دوست عزیز که در پسزمینه باهم میخندند یا جزئیات دیگری در مورد خودتان که قابل ستایشاند.
برای کمک به دیدن بهتر تصاویر، سه موردی که در مورد عکس مورد نظر دوست دارید و سپس سه چیز دیگری که در مورد خودتان دوست دارید و هیچ ربطی به ظاهرتان ندارند را شناسایی کنید. این کار به شما کمک میکند چیزهایی را پیدا کنید که به شما احساس خوبی میدهند؛ مثلا اینکه یک آشپز عالی یا دوستی فوقالعاده هستید و در چنین شرایطی ظاهر پاهای شما چندان هم مهم نیست!
با خود مهربان باشید.
فشارهای ظاهری امروزه عملا غیر قابل اجتناب هستند و صرف نظر از وضعیت ظاهری بدن شما، میتوانند تاثیرات خود را بگذارند.
این مشکلی نیست که مختص شما یا بدن شما باشد، بلکه یک مشکل اجتماعی است. داشتن یک عکسالعمل منفی به عکسی از خودتان میتواند به سادگی بخاطر فشارهای جامعه و معیارهای تحمیلی آن باشد. باید بتوانید یاد بگیرید که وقتی عکسی را میبینید عکسالعمل خود را تغییر دهید و اجازه دهید خاطرات زیبا و واقعی را ببینید. ما انسانهایی پیچیده، دروننگر و عمیق هستیم که تجربیاتی انسانی داریم. یک عکس نمیخواهد و نمیتواند آنها را ثبت کند.